بحرین چگونه از ایران جدا شد؟! ، دولت قدر جزایر خلیج فارس را نمی داند

به گزارش فدایی داری، یک مورخ معاصر می گوید اظهار نظر شاه پهلوی مبنی بر همه پرسی برای جدایی بحرین از بزرگترین اشتباهات او بود.

بحرین چگونه از ایران جدا شد؟! ، دولت قدر جزایر خلیج فارس را نمی داند

خسرو معتضد، تاریخ نگار، در تبادل نظر با خبرنگار فدایی داری، به بهانه سالگرد تصویب استقلال بحرین توسط مجلس در اردیبهشت 1349 در این باره گفت: در قرن نوزدهم مجمع الجزایر بحرین به تحت الحمایگی کامل انگلستان درآمد. انگلیسی ها از اواخر قرن هجدهم در خلیج فارس بودند چون هند را تصرف نموده بودند و کمپانی هند شرقی و کشتی های جنگی کمپانی در آن پرسه می زدند.

معتضد افزود: دولت انگلستان همواره از دو موضوع شکایت داشت. آن ها معتقد بودند فروش برده های زن و مرد آفریقایی به عربستان و همچنین فروش دخترهای هندی و ... به شیوخ عربستان که تا سال 1333 و 1334 در عربستان رواج داشت و راهزنی دریایی، مسائلی ایجاد نموده اند. این بود که شخصی به نام کاپیتان بروس تصمیم گروفت با برده فروشی ها مبارزه کند. در این راستا شخصی به نام کلنل ویلی با شیخ بحرین قراردادی بست مبنی بر این که در صورت خودداری از برده فروشی توسط بحرین مورد حمایت انگلستان قرار خواهند گرفت.

وی افزود: بحرین از دوران ساسانیان یکی از جزایر ایران بوده است. در سال 1515 پرتغالی ها بحرین را از ایران دریافتد و حکام خود را در آنجا قرار دادند. حدود یک قرن بعد یعنی در زمان شاه عباس، این جزایر را به ایران بازگرداندند. در زمان الله وردی خان، حاکم عرب بحرین از یک دختر شیرازی خواستگاری می نماید. همراهان عروس که مسلح بودند، این حاکم دست نشانده پرتغال را می کشند و بحرین دوباره جزو ایران می گردد.

این تاریخ نگار بیان نمود: بحرین همواره به ایران متمایل بوده و 700 کیلومتر مربع مساحت داشته است. در زمان هخامنشیان تیلس و در زمان ساسانیان آوال نام داشت. بیشتر مردم بحرین شیعه هستند. دولت انگلستان از شروع قرن نوزدهم و همزمان با ورود سیاست انگلیس به حکومت قاجار، سعی در، در اختیار دریافت بحرین به عنوان پایگاه دریایی خود داشت. دولت انگلستان می گفت بحرین متعلق به ایران است؛ اما بخاطر استفاده برده فروشان و دزدان دریایی از این جزیره اگر دولت ایران ضمانت بدهد که امنیت این منطقه را تامین می نماید، ما کاری به بحرین نداریم. بنابراین در زمان فتحعلی شاه در سال 1237 هجری قمری، مذاکراتی در شیراز انجام و پیمانی به امضای میزرا محمد زکی خان وزیر فارس و سروان ویلیام بروس، کمیسر دریایی انگلیس، بسته شد.

وی با اشاره به این که دولت ایران در جنگ با روس ها و شکست های منتهی به قراردادهای گلستان و ترکمان چای، دچار مسائل زیادی شد مطرح نمود: انگلیسی ها از این فرصت استفاده کردند و به شیخ عیسی که دست نشانده آن دولت بود فرمان داد که حق ندارد با هیچ دولتی ارتباط برقرار کند. مگر با اجازه دولت انگلیس.

خسرو معتضد ضمن بیان این که مردم بحرین بارها خواستار ملحق شدن بحرین به ایران شده بودند گفت: آن ها در این خصوص شورش هایی را ترتیب داده بودند. در سال های 1330 در زمان نخست وزیری مصدق، اوج شورش های آن ها بود و مرتبا نمایندگانی به ایران می فرستادند اما دولت ایران توجهی نمی کردند.

وی گفت: مردم بحرین در سال 1328 هیاتی به تهران فرستادند. یک شیخ از نمایندگان بحرین، خواستار داشتن نماینده ای از بحرین در مجلس شورای ملی ایران بود. چون شیخ طبق قوانین انتخاباتی ایران انتخاب نشده بود، مجلس کاری برای او نکرد. که تصمیم بسیار اشتباهی بود.

معتضد همچنین بیان نمود: در سال 1329 مجلس ایران لایحه ای برای دولت از تصویب گذراند که اقدامات موثری به منظور اجرای حاکمیت ایران بر بحرین، پیش گیرد. ایران پیش از این نیز قطعنامه ای تصویب نموده بود که نفت فراوری شده در بحرین متعلق به دولت ایران است. و نفت این جزیره نیز شامل قانون ملی شدن نفت ایران می شد؛ ولی دولت انگلستان هرگز اجازه چنین کاری را به ایران نداد.

این کارشناس تاریخ با اشاره به نامه ای که دولت بحرین(شیخ محمد) به شاه ایران نوشت و گفت اگر یک توپ و یک کشتی به ما بدهید، ما بحرینی ها همانگونه که پرتغالی ها را از اینجا بیرون کردیم، انگلیسی ها را هم بیرون می کنیم، بیان نمود: اما شاه که در سال 1334 برای جلب رضایت انگلیس، عضو پیمان بغداد شده بود همچنان امید به این داشت که دولت انگلستان بر سر بحرین با ایران توافق کند. زیرا که مدت ها بود انگلیسی ها ادعا نموده بودند که قصد خروج از بحرین را دارند. آن ها در مذاکرات خصوصی قول خروج را می دادند اما هیچ اقدامی نمی کردند.

وی افزود: شاه به امید این که انگلیسی ها قصد ترک بحرین را دارند، دو کرسی برای بحرین در مجلس شورای ملی برای بحرین به عنوان استان چهاردهم، کنار گذاشت که از این حد فراتر نرفت و کسی هم آن را جدی نگرفت. بعضی می گویند شاه استان چهاردهم را از دست داد؛ در صورتی که اصلا استان چهاردهمی وجود نداشت. سال 1336، منوچهر اقبال نخست وزیر وقت، گفت بحرین را پس می گیریم اما نتوانست کاری کند و همین طور مسئولین بعدی که هیچ یک اقدامی در این خصوص نکردند. تا این که در سال 1349 شاه در سفرش به هندوستان گفت ما حاضریم از مردم بحرین همه پرسی کنیم تا حکومت مورد نظر خود را انتخاب نمایند و این عظیم ترین اشتباه محمدرضا بوده است. او با این صحبت خود باعث ناراحتی مردم بحرین شد.

معتضد با بیان این که با توافق دولت ایران و بریتانیا، همه پرسی زیر نظر نماینده دبیرکل سازمان ملل متحد و انگلیس در بحرین فقط از چهل خانواده عظیم برگزار گردید، عنوان نمود: این چهل خانواده عظیم که همگی وابسته به شیخ بحرین بودند، استقلال کامل بحرین را انتخاب کردند. شاه موافق جدا شدن بحرین بود و می گفت ما نمی توانیم به خاطر بحرین بجنگیم. به نظر من این حرف شاه درست بود؛ زیرا بحرین از نظر موقعیت جغرافیایی به عربستان و قطر نزدیک بود و امکان جنگیدن وجود نداشت.

وی تاکید نمود: ایران 26 جزیره دیگر مانند بحرین را دارد فقط با استفاده نکردن از نظر کارشناسان این موقعیت ها را از دست می دهد. در این میان دولت وقت ایران توانست جزیره ابوموسی، تنب عظیم و تنب کوچک را باز پس بگیرد. متاسفانه دولت قدر جزایر خلیج فارس را نمی داند و آن ها را فراموش نموده است. در صورت استفاده از ظرفیت این جزایر امکان کارآفرینی بسیاری وجود دارد.

منبع: جام جم آنلاین

به "بحرین چگونه از ایران جدا شد؟! ، دولت قدر جزایر خلیج فارس را نمی داند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بحرین چگونه از ایران جدا شد؟! ، دولت قدر جزایر خلیج فارس را نمی داند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید