آیا افغانستان عقب گرد می نماید؟
به گزارش فدایی داری، برخلاف خوشحالی اصولگرایان که منتظر پیروزی طالبان هستند و برای آن لحظه شماری می نمایند، گمان نمی کنم که این امر به سادگی رخ دهد، ولی در این ماجرا دو نکته مهم وجود دارد که توجه به آن ضروری است؛
اولین نکته اینکه اصولگرایان استقلال سیاست خارجی کشور را مخدوش نموده اند. به این معنا که به جای حفظ منافع ملی کشور، جهت گیری سیاست خارجی را منحصرا در تقابل با ایالات متحده قرار داده اند، از هر چیزی که گمان می نمایند علیه آن باشد دفاع می نمایند و با هر چیزی که به سود آن باشد مخالفت می نمایند. این سیاست موجب می گردد که حتی مواضع احتمالا درست اصولگرایان در تقابل با بعضی سیاست های منطقه ای امریکا منطقی تلقی نگردد، همین رویکرد است که آنان را به طالبان نزدیک نموده است. بنده نمی خواهم بگویم که طالبان را باید نادیده گرفت، چون واقعیتی مهم در افغانستان هستند، ولی طالبان به نام یک نیروی ارتجاعی درنهایت علیه مردم افغانستان و ایران عمل خواهد نمود و اگر الان پیشروی نموده است، بیشتر به این دلیل است که بازیچه همسایه جنوبی خود قرار گرفته است. توجیهاتی از جمله اینکه این طالبان آن طالبان قبلی نیست، بسیار ساده لوحانه است. اتفاقا اگر این بار تفوق پیدا نمایند، خشونت بیشتری علیه دیگران به کار خواهند بُرد چون خیال شان از دخالت دوباره غرب آسوده است. به علاوه طالبان به صراحت اعلام نموده که خواستار تشکیل حکومت اسلامی است، حتی همین ایده هم در تقابل با خواست اصولگرایان است، چون چنین حکومتی دشمن اول خود را حکومت ایران تعریف خواهد نمود و از آنجا که شیعیان را کافر می دانند، به سادگی ظلم و ستم و قتل عام آنان را شروع خواهند کرد. از همه بدتر اینکه حاکمیت طالبان موجب عقب گرد شدید اقتصاد در افغانستان می گردد و رواج مواد مخدر و همزمان عمق فقر مردم افغانستان بیشتر می گردد و این عوارض منفی بر اقتصاد ایران خواهد گذاشت.
پذیرفتن طالبان به نام یک امر واقع مساله ای متفاوت از فرش قرمز پهن کردن برای پیروزی آنان است. طالبان یک عامل فشار عربستان در منطقه خواهد شد و اتفاقا از این طریق می تواند همانند گذشته به عامل فشار امریکا علیه ایران تبدیل گردد. اگر طالبان مانع شکل گیری و حضور گروه هایی مثل داعش و القاعده گردد، با ایالات متحده مساله خاصی نخواهد داشت، جز اینکه می تواند به عامل فشار آنان به کشورهای منطقه تبدیل گردد. اگر تغییری در طالبان دیده گردد از این جهت است و نه از جهت عدم خشونت یا رافت نسبت به هزاره ای ها و دیگر مردم افغانستان. نکته بعدی خطاب به موافقان دخالت نظامی ایالات متحده در کشورهای منطقه برای به ارمغان آوردن دموکراسی است. آنان که آلمان و ژاپن را نمونه های پیروز این روش می دانند، کمتر توجه می نمایند که شرط لازم برای تحقق این هدف، وجود حداقلی از توسعه مالی و فرهنگی و اجتماعی داخل یک کشور است و دخالت نظامی شرط کافی نیست. آلمان پیشرفته ترین کشور اروپایی بود، دخالت نظامی فقط مانع دموکراسی یعنی حکومت هیتلر را برداشت. در مقابل و در قرن 21 امریکا به علاوه متحدین جهانی آن در افغانستان زمین گیر شدند و اکنون در اوج ناامیدی آنجا را ترک کردند و رفتند و طالبان طی 19 سال مقاومت کرد و باقی ماند. چرا؟ به این دلیل که نگاه طالبانی زمینه اجتماعی و فرهنگی دارد و با قدرت خارجی نمی توان آن را حذف و نابود کرد. مسائل منطقه به نسبت پیچیده است و نمی توان برای حل آنها، از الگوهای پیروز در دیگر کشورها تقلید کرد. در این باره باید بیشتر نوشت.
منبع: اعتماد
منبع: اقتصادنیوز